مولود کعبه
عشق در کعبه به پا گشت ، خدا میداند
مولِد شیر خدا گشت ، خدا میداند
در شب حادثه در جای پیمبر خوابید
هجرت دوست روا گشت ، خدا میداند
فاطمه کفو علی بود ، چنان دسته گلی
از چه قبرش به خفا گشت ،خدا میداند
یُطعمون است سه شب خاطرهی افطارش
سفره لبریز صفا گشت ، خدا میداند
دست پروردهی دامان رسول است علی
راه او جمله ، وفا گشت ، خدا میداند
علم در سینهی دریایی او مخفی ماند
نکته در نکته چها گشت، خدا میداند
بارها گفت پیمبر که وصی است علی
آخر قصه کجا ؟ گشت ، خدا میداند
در غدیری که سراپا همه گوش اند ببین
اصل مطلب به خطا گشت ، خدا میداند
خلق این گوهر ارزنده رها کرد رها
در حق او چه جفا گشت ؟ خدا میداند
از ره عدل به شمشیر دنائت افتاد
فرق محبوب دو تا گشت ، خدا میداند
"مرتضی" چشم به دامان بلندش دارد
لطف او بر سر ما گشت ، خدا میداند
شاعر : مرتضی حسینی اسفاد